هوش مصنوعی

آیا هوش مصنوعی می‌تواند مسیر فرهنگ و هنر را تحول دهد؟


ابزارهای هوش مصنوعی مولد به یک فناوری همه‌گیر در دنیای ما تبدیل شده‌اند و بر حوزه‌‌های مختلفی همانند پزشکی، کسب‌وکار، تفریحات و آموزش تأثیرگذارند؛‌ اما درمورد هنر چطور؟‌ آیا هوش مصنوعی می‌تواند با خلق آثار هنری، خلاقیت انسان را به چالش بکشد و حتی از آن پیشی بگیرد؟‌ 

در این مقاله، با بازدید آثار موسیقی،‌ تصاویر و متون خلق‌شده توسط هوش مصنوعی، به سؤالات بالا جواب می‌دهیم و این چنین پیامدهای این نوشته را برای جامعه هنرمندان و همین‌طور مردم بازدید می کنیم. با دیجیاتو همراه باشید. 

تأثیر هوش مصنوعی در هنر؛‌ ابزار یا تهدید؟

چت‌بات‌های حال‌حاضر دیدگاه‌های جالبی حوالی هنر دارند. برای مثال ChatGPT در جواب به این سوال که “بین «مانه» و «دگاس» (نقاش‌های قرن ۱۹ میلادی)، چه فردی نقاش بهتری است؟” می‌گوید:‌ «قیاس هنرمندان و قراردادن آن‌ها در دسته‌های بهترین و بدترین، صحیح نیست؛ چون هنر به‌شدت وابسته به تفکر اشخاص و سلیقه ذهنی آن‌‌ها است.»‌

وجود هوش مصنوعی در حوزه‌های هنری محدود به زمان جاری نیست. پیش از این هنرمندان بسیاری همانند «اد اتکینز»، «مارتین سیمز»، «ایان چنگ» و «آگنیسکا کورانت» از سیستم‌‌های عصبی و مدل‌های زبانی بزرگ منفعت گیری کرده‌اند و برخی ارکسترها نیز از هوش مصنوعی در دهه ۹۰ میلادی منفعت می‌بردند. این چنین در قرن ۱۸ نیز انسان‌ها با ماشین‌های موسیقی همانند ابزار خودکار فلوت‌نواز در تشکیل آهنگ تعامل داشتند. 

بااین‌حال، رشد سریع ابزارهای تشکیل عکس همانند میدجرنی، Stable Diffusion و Dall-E، نگرانی‌ها را حوالی کارکرد هوش مصنوعی برانگیخته است،‌ چون این ابزارها می‌توانند رقیبی برای توانمندیهای بی همتا انسان باشند و حتی از قیمت و اهمیت هنر واقعی بکاهند. علاوه‌براین، وقتی که آهنگ Heart On My Sleeve با پشتیبانی هوش مصنوعی وایرال شد،‌ تعداد بسیاری از وکلا و منتقدان اظهار داشتند که هویت واقعی انسان‌ها در معرض تهدید است. 

نمی‌توان هوش مصنوعی را در تشکیل محتوای هنری خلاق دانست؛ چون این ابزار فقطً با تشکیل تقریب‌ها و بازسازی‌های سریع از محتوا‌های در دسترس، خروجی مورد نظر را اراعه می‌دهد. اما هنر در دنیای انسان‌ها به‌طوری دیگر است؛ هنر، از تخیل و فکر انسان می‌آید و این گونه بشری زیاد تر از هر ابزاری، می‌تواند تصورات خود را روی کاغذ پیاده کند. حال سوال اینجاست:‌ «چه چیزی می‌توان از هنر، نوشتار و موسیقی انسان فهمید هنگامی هوش مصنوعی ضعف‌ها و ایرادات آن را پوشش می‌دهد؟‌»‌

اگر به حوالی خود نگاه کنیم، فهمید اطلاعات محدود تعداد بسیاری از مردم نسبت به محتواهای هنری خواهیم شد. عمده افراد آثار هنری، فیلم‌ها و سریال‌ها را مشابه با نمرات آن‌ها و داده‌های ماشینی می‌سنجند و همین تبدیل محدودشدن دانسته‌های مردم درمورد هنر شده است. درواقع انسان‌ها با تطبیق خود نسبت به استانداردها و داده‌های هوش مصنوعی،‌ خلاقیت و هویت انسانی خود را از دست خواهند داد. رخ‌دادن این چنین چیزی می‌تواند هوش مصنوعی را بر سر کار بیاورد و آثار متوسط و فرمولایز شده را جانشین ابتکار انسان‌ها کند. 

هوش مصنوعی

به این علت انسان‌ها نباید خود را با ماشین‌ها جانشین کنند یا مغز خود را در بند ابزار مولد درآورند، بلکه باید از آن‌ها به گفتن وسیله‌ای برای تحکیم خلاقیت و گفتن خود منفعت گیری کنند. این چنین مردم ملزم به بالابردن انتظارات و اهداف هنری-فرهنگی خود می باشند تا محتواهای بهتری را بسازند. 

اگر مردم و هنرمندان زیاد تر به توانمندیهای بی همتا خود و پرورش آن‌ها دقت کنند، می‌توانیم به پیشرفت هنر و فرهنگ امیدوار باشیم. درحقیقت هنر الزام تلاش، اشتیاق و تفکر اشخاص است تا چیزی فراتر از ترکیب چند عنصر رنگی-فرهنگی باشد.



منبع