بررسی بازی Final Fantasy VII: Rebirth

بازدید بازی Final Fantasy VII: Rebirth


اسکوئرانیکس برای بازسازی یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های ژاپنی تاریخ تصمیم بزرگی گرفت و تا الان نشان داده که در عظمت تصمیم خود شکی ندارد و برای تک تک پروژه‌های مربوط به این بازسازی، سنگ همه می‌گذارد. دومین بازی از سه گانه (اگر با سه بازی پرونده این ماجرا همه بشود) یک بازی شاهکار و به معنی واقعی بزرگ است که داستان تحول یافته این سری نسبت به نسخه مهم را به شکل پیچیده‌تری روایت می‌کند. فاینال فانتزی ۷: ریبرث، به اسمی که در گفتن خود دارد پایبند بوده و یک تولد مجدد برای این سری را رقم می‌زند؛ تولدی که چه دوستداران قدیم را به‌وجد می‌آورد و چه همراهان تازه این سری را به خود جذب می‌کند. با نقد بازی Final Fantasy VII: Rebirth همراه ویجیاتو باشید.

اگر بازی قبلی را توانایی نکردید، در منوی اولیه بازی یک کات‌سین نسبتاً طویل را در قسمت Story So Far ببینید و سپس خود را داخل یکی از بزرگ‌ترین بازی‌های تاریخ کنید. دنیای بازی فاینال فانتزی تازه زیاد بزرگ است و به چندین قسمت تقسیم می‌بشود و در هر قسمت مأموریت‌های متنوعی وجود دارد. اگر بخواهید به تک تک نقاط جهان بازی سر بزنید، به گمان زیادً بیشتر از صد ساعت دچار بازی خواهید شد. من برای نوشتن این بازدید نتوانستم به تعداد بسیاری از قسمت‌ها سر بزنم اما در کل چهل پنجاه ساعتی که بازی را انجام دادم؛ به‌قدر کافی از این دنیا و جذابیت‌هایش سیراب شدم.

تنوع محیطی در بازی Final Fantasy VII: Rebirth زیاد زیاد تر از فاینال فانتزی ۱۶ است. جهانی در بازی وجود دارد که خودش به پنج منطقه کاملا متفاوت و نزدیک تقسیم می‌بشود و شما می‌توانید در این جهان به منطقه‌ای سر بزنید که ظاهری ترسناک دارد و در آن خانه ارواح و دراکولا وجود دارد و شهروندان شهر نیز یک سری زامبی و یا روح سرگردان می باشند! از منطقه برفی و سراسر یخبندان گرفته تا منطقه کویری همراه با آفتاب سوزان و یک ساحل دریایی با مردمی پر از شور و شوق و این چنین مناطق جنگلی سرسبز پر از دار و درخت و وجود گونه‌های جانوری متفاوت؛ همه و همه در بازی Final Fantasy VII: Rebirth گنجانده شده و دور از انتظار است در بخشی از بازی چشمانتان به خستگی بیفتد. جهان‌های بازی متنوع و به‌‌شدت واقع‌گرایانه شکل گرفته‌اند و شما در هر منطقه با فرهنگ و مردمی متفاوت روبرو خواهید می بود. مغازه‌ها در هر منطقه یک سری وسایل و اسلحه‌های خاص را به فروش می‌رسانند و مأموریت‌های جانبی نیز پر از خرده داستان‌هایی می باشند که هم به شناخت بازی و کاراکترهای زیاد دوست‌داشتنی‌اش پشتیبانی می‌کند و هم می‌تواند بازی را از یکنواختی بیرون بکشد.

ما در Final Fantasy VII: Rebirth باز هم با کلاود و دوستانش روبرو هستیم؛ تیمی دوست‌داشتنی که تک تک شخصیت‌های آن یک شناسنامه پررنگ برای ما دارند. درواقع باید او گفت بازی دوم از سه گانه ریمیک فاینال فانتزی ۷، برای توصیف شخصیت‌ها و شناخت زیاد تر آن‌ها قدم برمی‌دارد. اگر بازی اول یک مقدمه طویل برای این سری می بود، اکنون تکه دوم با توضیحاتی مفصل از داستان و شخصیت‌ها همراه است و گیمر را برای شنیدن داستان حماسی مهم آماده می‌کند. بله درست خواندید؛ حماسی‌ترین قسمت‌های بازی تا این مدت باقی مانده و داستان بازی در اینجا زیاد کند پیش می‌رود و این نوشته تقریباً پاشنه آشیل بازی به حساب می‌آید.

تا مرحله دهم از بازی عملاً اتفاق خاصی در روایت داستان رخ نمی‌دهد. کلاود و دوستانش که نمی‌دانند بازیچه جادو و قوت سفیراث شدند؛ به مأموریت خود ادامه خواهند داد و کلاود هرازگاهی دچار توهمی ناشی از تغییرات دو دنیا می‌بشود. شخصیت‌ها در دنیای دیگر با مرگ می‌جنگند و در این دنیا به مسیر خود ادامه خواهند داد. ما در خط وقتی مهم بازی زیاد تر با پیشینه شخصیت‌ها آشنا می‌شویم به‌طوری که برخی از مرحله های کلاً برای این ساخته شده تا با داستان پشت پرده کاراکترها روبرو شویم. ما در اینجا روایتی تازه از زندگی برت و دوست صمیمی‌اش می‌بینیم و می‌توانیم با روستایی که RED (همان شخصیت همانند به سگ غول‌پیکر که دم آتشینی دارد) در آن بزرگ شده و مردم خونگرمش آشنا شویم. در بخشی از داستان به پیشینه تیفا برمی‌خوریم و در جای دیگر زندگی آئریث را واکاوی می‌کنیم.

سازندگان برای روایت کردن داستان شگفت انگیز فاینال فانتزی ۷ عجله‌ای ندارند. آن‌ها در بازی قبل تنها به ده پانزده درصد از بازی مهم پرداختند و در اینجا نیز با درصد مقداری زیاد تر، روایت خود را به‌کندی ادامه خواهند داد. مشکل اینجاست که به‌گفتن مثال شما بیشتر از ۲۰ ساعت از بازی را پیش رفته‌اید و یک دفعه به مرحله‌ای می‌رسید که در آن باید زیاد تر دچار یک سری پازل نه‌چندان دلنشین باشید و جعبه‌هایی را از اینور به آنور پرت کنید تا به پیشروی در بازی ادامه دهید. این که بازی بعد از ده‌ها ساعت توانایی و رسیدن به لول‌های بالا، تازه شما را دچار یک سری از چاشنی‌های خود در گیم‌پلی می‌کند نوشته بدی نیست اما مشکل اینجاست که این توانایی‌ها قرار نیست مختصر‌زمان باشند و به خودتان می‌آیید و می‌بینید که تقریباً یک ساعت دچار اراعه زورکی خلاقیت بازی‌سازان هستید!

نقد بازی Final Fantasy VII: Rebirth

بازی در تعداد بسیاری اوقات همانند به فیلرهای انیمه‌ها حرکت می‌کند تا این که در خدمت روایت قصه مهم خود باشد. فیلرها در انیمه‌ها به قسمت‌هایی از داستان حرف های می‌بشود که آنچنان ربطی به داستان مهم ندارند و برای پر کردن سریال‌های انیمه‌ای یا زیاد تر شدن تعداد مجله‌های مانگا منفعت گیری می‌بشود. اسکوئرانیکس هم فاینال فانتزی ۷ را گاو شیردهی برای خود متصور شده و با قرار دادن فیلرهای زیاد در بازی دوم کاری کرده که برای توانایی ریمیک بازی کلاسیک این سری ناچار به توانایی یک سه‌گانه باشیم. باید پافشاری کنم که فیلرهای بازی بد نیستند اما به کند شدن بازی پشتیبانی می‌کنند.

سازندگان محتوای زیاد متنوع و بسیاری را در بازی قرار داده‌اند و تلاش کرده‌اند تعداد بسیاری از آن‌ها را به زور هم که شده به گیمر تحمیل کنند تا بتوانند خلاقیت‌هایی که از ذهنشان تراوش کرده را با او در بین بگذارند. بازی در تعداد بسیاری از لحظات با این تصمیم سازندگان از ریتم خود می‌افتد و شما را دچار اقداماتی می‌کند که ربط چندانی به ماهیت یک بازی اکشن-نقش‌آفرینی ندارد. هرچند این نوشته برای افرادی که ید طویل در توانایی بازی‌های JRPG دارند، قابل هضم است اما گمان بسیاری دارد که مخاطب کم‌حوصله‌تر امروزی را از خود براند.

مینی‌گیم‌های مختلفی در بازی وجود دارد، از مسابقات چوکوبو سواری (پرنده‌های غول‌آسایی که در بازی‌های فاینال فانتزی وجود دارند و نماد این سری به حساب می‌آیند) گرفته تا مبارزات نوبتی به سبک بازی نسخه مهم (در این قسمت طراحی و مدلسازی شخصیت‌ها همانند بازی مهم خواهد شد و چه مقدار هواداران قدیمی با دیدن این صحنه دلشان قنج برود!) و این چنین وجود بازی کارتی Blood Mary که با قوانینی نسبتاً ساده، اعتیادآور بوده و امکان پذیر آنقدری درگیرش شوید که حواستان از داستان مهم بازی پرت بشود. بازی‌های کارتی و قوانین مختلفی که دارند زیاد شوق انگیز بوده و شخصاً آرزومندم که این بازی‌ها به‌صورت فیزیکی در دنیای واقعی هم اراعه بشود!

جهان بازی آنقدر گسترده است که اگر فقط خط مهم داستانی بازی را سپری کنید، به گمان زیادً به بیشتر از پنجاه درصد آن نرسید و خودتان را از نصف زیاد تر بازی محروم کنید. سیر و سفر در این جهان به چند روش امکان پذیر است و بهترین آن گزینه چوکوبو سواری است. چوکوبوها در زیاد تر مناطق وجود دارند و برای آنکه بتوانید سوار آن‌ها بشوید باید که چوکوبوهای آن منطقه را رام کنید. این کار با انجام یک سری مینی‌گیم پازلی انجام‌پذیر خواهد می بود و پیشنهاد می‌بشود که با ورود در هر منطقه، حتما در اولین زمان به جستوجو رسیدن به قابلیت چوکوبوسواری در آن منطقه باشید چرا که گشت‌وگذار با آن‌ها هم کارتان را راحت می‌کند (به‌خصوص هنگامی که چوکوبوهای کوهی باشند و بتوانند دیوار راست را بالا بروند!) و هم این که به شدت بازی پشتیبانی شایانی می‌کنند. هرچند قابلیت‌هایی همانند فست تراول و یا حتی پرواز با هواپیما و ماشین سواری هم در بازی وجود دارد اما اسم فاینال فانتزی با همین پرنده‌های شترمرغ همانند غول‌پیکر گره خورده و سواری کردن با آن‌ها در جهانی که حد و مرز تخیل نمی‌شناسد، زیاد شوق‌انگیزتر است.

مأموریت‌های جانبی برخلاف بازی فاینال فانتزی ۱۶ که طراحی مضحک و نفس احمقانه‌ای داشتند، اکنون در داستان بازی گره خورده و به کلمه «روح» دارند. بازی از آن خشکی و جدیتی که نسخه شانزدهم توانایی می‌کرد نصیب است و یک فاینال فانتزی واقعی برای دوستداران این سری است. به‌گفتن مثال شما در عین این که در یک مأموریت کاملاً جدی امکان پذیر که ناچار باشید برقصید و باید مینی گیم رقص را سپری کنید. بازی پر از این لحظات دیوانه‌وار است که باوجود دور از ذهن بودن، معنی «فاینال فانتزی» یا همان «تخیل نهایی» را تکمیل کرده و در خدمت آن می باشند. تخیل سازندگان انتها ندارد و امکان پذیر وسط بازی ناچار شوید پیانو بزنید و یا سوار یک هوایپما بشوید که چون بال ندارد اکنون تبدیل به یک قایق شده و خلبان آن از یک خلبان به ملوان تبدیل می‌بشود!

گرافیک بازی چشم‌نواز است و در عین حال در برخی موارد توی ذوق می‌زند. به‌نظر می‌رسد با وجود این که زمان بسیاری صرف گسترش بازی شده اما سازندگان هم چنان نتوانستند به برخی مشکلات فنی در این عرصه رسیدگی کنند. گرافیک بازی وقتی که باید شگفت انگیز باشد، به معنی تام خود یک گرافیک نسل تازه را اراعه می‌کند و ما را داخل آینده دنیای گیمینگ می‌کند. اما از آنسو لحظاتی وجود دارد که کیفیت بافت مدل‌ها همانند به دوران کنسول نسل هفتم می‌بشود. گاه پیش می‌آید که نورپردازی بازی دچار مشکل شدیدی می‌بشود. این موارد فنی زیاد تر در کات‌سین‌ها به چشم می‌خورد و من در قسمت گیم‌پلی بازی آن‌ها را زیاد توانایی نکردم و از همین سو می‌توانم این مطمعن خاطر را بدهم که سوتی‌های سازندگان (که به گمان زیاد با پچ‌های تازه حل خواهد شد) قرار نیست تأثیر منفی در توانایی شما از خود بازی بگذارد.

اما در رابطه گیم‌پلی بازی باید او گفت که تیم سازنده اکنون زیاد تر از پیش به سری بازی‌های Kingdom Hearts نزدیک شده (اساسا ایده ساخت بازی از مغز متفکر این سری بازی نقل شده) و با یک اکشن نقش‌آفرینی روان و سریع روبرو هستیم که هم حال و هوای بازی قدیمی را تداعی می‌کند و هم کاملاً یک گیم‌پلی مدرن و امروزی است.

زمان زمان بازی

داستان مهم: بیشتر از ۴۰ ساعت
۱۰۰ درصد: ۱۰۰ ساعت

منوی بازی در میانه مبارزات و تنظیم قوت مبارزین یک منوی پیچیده نیست و در همان وهله اول بیشترین توضیحات را به زبان ساده گفتن می‌کند. شما با متریال‌هایی که در اختیار دارید می‌توانید اسلحه‌ها و دیگر وسایل خود را به آن‌ها مزین کنید و بسته به قدرتشان، قوت جنگ‌افزاری خود را ارتقا ببخشید. در این بین درخت توانمندی‌ها نیز وجود دارد که با خرج کردن مقدار مشخصی از SP می‌توانید حرکات جدیدی باز کنید و یا قوت‌های جادویی خود را ارتقا ببخشید و به نوار سلامتی HP یا MP خود حالی بدهید. ترکیبی که برای مبارزان می‌چینید را هم باید با دقت انتخاب کنید، در تعداد بسیاری از اوقات کلاود به‌گفتن شخصیت مهم وجود دارد و باید سایرین را با عدالتی که در ذهن دارید با خود همراه کنید تا بتوانید همه تیم را یکسان قوی کنید. با پیشروی در بازی خود گروه (یا به قول بازی‌های نقش‌آفرینی، همان پارتی) هم لول آپ شده و امکان آپگرید کردن المان‌های جدیدی به شما داده می‌بشود.

در طول مبارزات می‌توانید با دکمه مربع و مثلث ضربات معمولی به دشمن داخل کنید و این چنین میانبر‌هایی تعبیه شده تا بتوانید دشمن را با جادوها (Spell) یا حرکات اختصاصی خود و یا حتی آیتم‌هایی که دارید، مهمان کنید. در طول مبارزه باید صبر کنید تا نوار Action شما پر بشود و سپس این امکان را دارید تا یک حرکت انجام دهید (ضربه، منفعت گیری از جادو یا آیتم. یکی از این سه حرکت). در این بین می‌توانید به پرکردن نوار Limit خود هم امیدوار باشید که یک ضربه کاری و جانانه را نثار دشمن می‌کند و از همه مهم‌تر این که قابلیت Summon هم به روال همیشگی بازی‌های این سری وجود دارد که شما می‌توانید با آن هیولایی را احضار کنید و آن را در میدان نبرد داشته باشید. این هیولاها دوشادوش شما می‌جنگند و هم با هوش مصنوعی قوی بازی می‌توانید به آن‌ها تکیه کنید و هم این که می‌توانید فرامین خود را برای آن‌ها صادر کنید. در نهایت هم هیولاها قبل از این که از پیش شما بروند یک ضربه نهایی و قوی را به دشمن داخل می‌کنند؛ ضربه‌ای که در تعداد بسیاری اوقات می‌تواند راهگشا باشد و شما را در واپسین لحظات یک نبرد سهمگین، پشتیبانی ببخشد!

امکان جاخالی دادن و دفاع کردن هم در مبارزات وجود دارد که منفعت گیری درست از آن‌ها می‌تواند در آسان شدن مبارزات زیاد پشتیبانی کند. به‌طور کلی باید اعتراف کنم که بازی در مرحله های بالاتر زیاد سخت می‌بشود و باید حتما حواستان به قوت شخصیت‌ها و تیم‌تان باشد و سپس داخل مرحله جدیدی بشوید چرا که این امکان وجود دارد با باس فایتی روبرو شوید و هیچ‌جوره از بعد ناکامی آن برنیایید. بازی برای مطمعن حاصل بخشی از این نوشته، در تعداد بسیاری اوقات چندین بار از شما می‌پرسد که آیا یقین هستید تصمیم عزیمت به مرحله بعدی را دارید و درواقع به گیمر این نهیب را می‌زند که به جستوجو قوت زیاد تر و دریافت آیتم‌های پرقدرت باشد تا بتواند بازی را پیش ببرد. حالت Story Mode بازی هم در برخی نبردها چالش برانگیز است و اگر بازی را در درجه سختی بیشتری بازی کنید؛ قطعاً باس فایت‌هایی خواهید داشت که دست مقداری از دنیای بی‌رحم بازی‌های سولز نداشته باشند.

 Final Fantasy VII: Rebirth Review

بازی Final Fantasy VII: Rebirth یک تاثییر ماندگار در تاریخ بازی‌های نقش‌آفرینی است و عنوانی است که نسل بعدی بازی‌ها را از منظر گرافیکی، بالاخره ثابت می‌کند. بازی تغییرات خاصی در داستان خود نسبت به نسخه مهم داده و عمده این تغییرات در قسمت‌های پایانی بازی کاری می‌کنند که دود از کله گیمر بیرون بزند! آخر‌بندی بازی شاهکار است و شما را تشنه توانایی بازی بعدی (که حرف های می‌بشود از هم‌اکنون در دست تشکیل قرار دارد) خواهد کرد.

خلاصه بگم که…

بازی Final Fantasy VII: Rebirth شاهکاری است که نواقص کوچکی هم دارد. یک گرافیک بی‌نظیر (جدا از لحظاتی که مشکلات فنی ظهور اشکار می‌کنند) و گیم‌پلی درگیرکننده و یک دنیای عظیم با شخصیت‌هایی به‌شدت دوست داشتنی. تخیل در اینجا حد و مرز ندارد و بازی یک جهان فانتزی پر از جزییات را به‌عکس می‌کشد که توانایی آن از اوجب واجبات برای هر گیمری است.

بررسی بازی Final Fantasy VII: Rebirth
 Final Fantasy VII: Rebirth

می‌خرمش…

اگر طرفدار بازی‌های فاینال فانتزی هستید که قطعا سراغ این شماره هم می‌روید اما اگر تا بحال به خودتان زمان توانایی این سری را ندادید، الان بهترین زمان است تا با ریبرث، لحظات شگفت‌انگیزی را در این دنیای فانتزی سپری کنید و بیشتر از صد ساعت دچار آن باشید.

نمی‌خرمش…

بازی یک تاثییر اکشن-نقش‌آفرینی است و داستان آن نیز به‌کندی روایت می‌بشود. اگر به هر دلیلی با این دو نوشته مشکل دارید، می‌توانید به خودتان بد کرده و بی‌خیال بازی بشوید.

نقد Final Fantasy VII: Rebirth



  • امتیاز ویجیاتو۹۵

  • امتیاز کاربران

  • امتیاز متاکریتیک۹۳



منبع