نمیدانم آیا شما هم همچین حسی را توانایی کردهاید یا خیر. حسی که سپس از دیدن یک تاثییر فوق العاده دارید. اثری که همه جنبههایش روحتان را لمس میکند و به متانت دست شما را گرفته و به دنیای بینظیر و بیکران هنر میبرد. اما مسئله غافلگیر کننده اینجاست که این قضیه درمورد آثار فاجعه، آشغال و چرک نیز صدق میکند! آثاری که به غایت افتضاح می باشند که روحتان را میمکند و بیجان رهایتان میکنند. دنباله کله کدو نیز بدین شکل می بود. اثری بینهایت افتضاح که از هر لحاظ شکنجهای فراموش نشدنی است. همراه ویجیاتو باشید.
انیمیشن Megamind Vs. The Doom Syndicate اثری در ژانر اکشن علمی تخیلی به کارگردانی اریک فوگل و نویسندگی آلن اسکولکرفت و برنت سیمونز است. از صداپیشگان تاثییر میتوان به کیث فرگوسن، لارا پست و جاش برنر اشاره کرد. داستان انیمیشن دو روز (!) سپس از اتفاقات انیمیشن قبلی اغاز میبشود. هنگامی که مترو سیتی (که تنها شرور آن کله کدو بوده!) مورد هجوم شروران جدیدی قرار میگیرد و کله کدو به گفتن قهرمان در برابر آنان میایستد. اما همه چیز سپس از اشکار شدن سر و کله گروه قبلی او (که برای مثالً در زندان بودند و حتی یک بار در تاثییر قبلی به آنان اشارهای نشد!) عوض میبشود.
هر چیزی در دنباله کله کدو وجود دارد، طوری طراحی شده که انگار قرار بر این بوده افرادی جستوجو یک روش شکنجه تازه بودند و سازندگان این تاثییر حرف هایاند: دلواپس نباشید! الآن دنبالهای را تحویلتان میدهیم که با آن بتوانید هر چیزی را از زیر زبان سرسختترین افراد هم بیرون بکشید. باور نکردنی است که چطور کله کدو مهم، محصول چهارده سال پیش کیفیتی بینهایت بهتر از این تاثییر را دارد. اثری که هم چنان خلاقانه است و داستانی را تحویلمان داد که مفهومی تازه و عمیق داشت.
میدانید چرا گفتم شکنجه؟ چون از طرفی کله کدوی تازه یادآور همه چیزهای خوبی است که ما در قبل داشتیم و حال، داشتنشان برایمان آرزویی بیش نیست. فیلم به معنی واقعی کلمه انیمیشن قبلی را به طور خلاصه نمایش میدهد! از همانجا میتوانید بفهمید که چه مقدار کیفیت انیمیشن پایین آمده، صداپیشگان چه مقدار بد شدهاند و از همه بدتر، داستان چه مقدار ضعیف و زشت است. کله کدو ۲ در همان اغاز با صدای بلند فریاد میزند: ببینید که من چه مقدار تاثییر بدی هستم و قرار است برای هشتاد دقیقه آزارتان دهم!
داستان؟ داستانی در کار نیست! فیلمنامه تاثییر توسط نویسندگان کله کدوی مهم و پنگوئنهای ماداگاسکار نوشته شده (که برای من زیاد شوکه کننده می بود چون این دو انیمیشن و به خصوص مورد دوم، جز آثار مورد علاقه من می باشند) اما انگار همه فیلمنامه از دل یک هوش مصنوعی پر از باگ بیرون آمده است. از آن داستانهایی که تک تک لحظاتشان قابل پیش بینی می باشند و حالتان را بهم میزنند. مفاهیم از شعاری بودن قبل و به طوری می باشند که کلمهای در زبانهای دنیا برای توصیفشان تا این مدت اختراع نشدهاند. خبری از داستان نیست، به نزدیکترین هوش مصنوعی مراجعه کنید و از آن بخواهید برایتان دنباله کله کدو را بنویسد، همان است. بیروح، بیحال و مصنوعی.
شخصیتهای کله کدو ۲ احمق می باشند. این کلمه احتمالا توهین آمیز و تند باشد، اما بهترین کلمه امکان پذیر. کله کدو، به شخصیتی خودشیفته و ترسو تبدیل شده، چیزی که اصلاً نبوده و فیلم مجدد او را به خانه اول برگردانده. او دیگر دوست داشتنی نیست، بلکه حال به یک فرد حال به هم زن پر سخن تبدیل شده که منتظریم یکی به او شلیک کند و او را بکشد. مینیون نیز هویت خود را از دست داده و انگار قرار است نماد افرادی باشد که باید بهشان اهمیت بدهیم ولی نمیدهیم و فلان و بهمان! مشکل داستان و شخصیت پردازی همین است: ما از انیمیشنی که به مفهومی عمیقتر درمورد زیاده خواهی پرداخته و مشخص می کند حتی کمال مطلوب هم میتواند آدم را خسته کند، به این چنین چرندیات شعاری رسیدیم!
او گفت و گو این نیست که این مفاهیم سطحی می باشند چه بسا تعداد بسیاری از برترین آثار سینما با این مضامین ساخته شدهاند. او گفت و گو اینجاست که شما نمیتوانید شعاریترین برداشت ممکن را به خورد مردم بدهید. “این دوستی رو راه اندازی بدیم بعدش بریم بالا سر اتحادیه نابودی” خلاصه مفاهیم فیلم همین است. کله کدو میفهمد که باید با مینیون دوست بشود چون دوست گیرد دست دوست و الی آخر برای رکسانا و کیکو. ساب پلاتها نیز احمقانهاند و “سگهای نگهبان”طور ترین حالت ممکن را دارند. یقیناً باید بگویم که حداقل در سگهای نگهبان، چند سگ بامزه وجود دارند و حداقل یک چیزی برای لذت بردن هست. اما در کله کدو سگ بامزهای وجود ندارد. فقط شخصیتهای زشت، با انیمیشنهای زشت در دنیایی زشتتر می باشند.
امیدوارم با کلمه بومر آشنا باشید. نویسندگان بومریترین دید ممکن را نسبت به شخصیت کیکو دارند. یک دختر بچه که جستوجو سابسکرایب گرفتن در یوتیوب است؟ و تلفناش همه جا با خودش است؟ و یک چوب بیسبال به اسم دیپلماسی دارد؟ خدایا! این بدترین روش ممکن برای خلق یک شخصیت است. شخصیتی که هیچ سنخی به این دنیا ندارد و از همان اول موجودیتش اضافه است. نه ورود خوبی دارد و نه پردازش خوبی و نه به بهتر شدن شخصیتها پشتیبانی میکند.
بزرگترین ضعف کله کدو ۲ فقدان علتاست. در انیمیشن که مربوط به سال ۲۰۱۰ است، ما در چند صحنه میبینیم که شخصیتها با تلفنهای دکمهای ربط برقرار میکنند و به یک دفعه کیکو با گوشی هوشمند از وقایع فیلم میگیرد و کلی سابسکرایبر در یوتیوب دارد؟! و اگر این شخصیتهای منفی احمقانه در زندان بودند، چه شرورانی بودند که سپس از این همه اتفاق و درگیری تازه به فکرشان افتاد که باید از زندان فرار کرده و کله کدو را ملاقات کنند؟! همان سخن قبلی: خبری از نویسندگی نیست و همه اینها یا از دل هوش مصنوعی در آمده یا با بیخاصیتترین نویسندگان طرف هستیم.
بدترین قسمت قضیه، زشتی و خامی انیمیشن است. در انیمیشن قبلی، یک تیم کامل تنها بر روی حرکت شنلها تمرکز داشتهاند و به لطف لانگ شاتها و کلوز آپها، این زیبایی انیمیشن و اشتیاق تیم کاملاً مشهود است. اما در کله کدو ۲ خبری از این وقف شدگی نیست. در واقع فضاها خالی، بیروح و به شدت ضعیف می باشند. یک سری ایرادات سردردآور نیز وجود دارند که باورتان نمیبشود در عصری که آثاری همچون Across the Spider-Verse یا TMNT آمدهاند، افرادی باشند که بخواهند برای دنباله تاثییر محبوبی همچون کله کدو این چنین بیذوق باشند. انیمیشن کله کدو ۲ به قدری بد است که سپس از ده دقیقه آن شوق را به شکلی میکشد که چنگیزخان مغول مردم را میکشت. (بلانسبت چنگیز خان!)
حتی صداپیشگان تاثییر هم فاجعه می باشند! من هم همانند زیاد تر شما کله کدو را با دوبله دیدم و سریعاً، به یکی از قسمتهای جدا نشدنی از کودکی من تبدیل شد. اما در نسخه مهم افرادی از جمله ویل فرل، تینا فی، جونا هیل، برد پیت، بن استیلر، دیوید کراس، جاستین ثرو، جی کی سیمونز و… وجود داشتند. تک تک این افراد نقشهای به یاد ماندنی را ایفا کردند و در تبدیل شدن کله کدو به بخشی مهم از فرهنگ عام آمریکا و جهان، تاثییر داشتند. با آنکه صداپیشگان تاثییر چندان شناخته شده نبودند (به جز اسکات ادیست، صداپیشه بیمکس، تونی هیل، برنده جایزه امی، و این چنین آدام لمبرت) هیچ نشانهای از آن شوق، شور و اشتیاق در گویندگیشان به چشم نمیخورد و انگار اجاره خانهشان عقب افتاده می بود و فقطً خواستند حداقل کار را انجام بدهند و حداقل پولی بگیرند!
در کله کدو مهم، برد پیت تصمیم گرفت که به جای وجود در اتاق، یک میکروفون به دستش بگیرد و در حالی که راه میرود، بتواند دیالوگهایش را ضبط کند و به شخصیتش جان ببخشد. خبری از این خلاقیت در صداپیشگی نیست. در آن تاثییر، تکهای از نمایشنامه شکسپیر منفعت گیری شده و ارجاعات بسیاری به آثار سوپرمن داده میبشود. خبری از این خلاقیت در نویسندگی نیست. شخصیت مترومن بر پایه الویس پرسلی ساخته شد و در این انیمیشن، خلاقانهترین کار وجود یک پانتومیم کار با لهجه فرانسوی می بود. خسته نباشید!
در کله کدو مهم، جاستین ثرو (بازیگر نقش کوین گاروی The Leftovers و نویسنده آثاری همچون Tropic Thunder) به گفتن مشاوره فیلمنامه وجود داشت و این چنین گیرمو دل تورو در تدوین تاثییر همکاری داشت. و ویل فرلی که برای تبلیغ فیلم یکی از بزرگترین مهمانیهای جهان را راه اندازی داد. در پشت کله کدو، آن عشق و علاقه دیده میشد. انیمیشن قرار می بود که به ایده “چه میشد اگر لکس لوثر، سوپرمن را ناکامی میداد؟” تمرکز کند و مخاطبش را به درستی سرگرم کند. اما کله کدو ۲ توهینی بیش نیست. دریم وورکس سابقه این که دومین اثرش بد باشد را نداشته (به جز بچه رئیس که همان یکش هم مزخرف می بود).
تا همین جا کافی است. امیدوارم که تاثییر را ندیده باشید و به جایش بروید با دوستان یا خانواده، با دوبله فوق العادهای که از کله کدو شده خاطراتتان را زنده کنید و لحظات خوبی را بگذرانید. اگر هم دوست دارید میتوانید نسخه مهم را ببینید و از بامزه بازیهای صداپیشگان و آهنگهای گانز ان روزز، الویس پرسلی، بلک سبث و مایکل جکسون لذت ببرید. کله کدو ۲ مشخص می کند که هنر به راستی به سمت مرگ است. هنری که روز به روز دارد خودش را به پول میبازد و اشکار نیست که این علاقه به خالی کردن جیب مخاطب، قرار است چه خسارات بدتری را به بار آورد. راستی، یک سینما در میشیگان به جای آنکه کله کدو را برای مخاطبانش پخش کند، SAW 3D را پخش کرد و مخاطبانش را ترساند. حال این سینما میتواند مجدد این کار را با این تاثییر کند اما کله کدو ۲ مخاطبان بیشتری را از شدت افتضاح بودن، وحشت زده خواهد کرد.