چندی پیش می بود که پردازش و تشکیل تصاویر نادرست، نژادپرستانه و سیاسی از طرف جمینای، اعتبار این چتبات و شرکت سازنده آن، یعنی گوگل را خدشهدار کرد و موج عظیمی از انتقادات را روانه این شرکت ساخت. اما این تنها گوشهای از حالت چندان نامطلوب جاری گوگل است. پیشازاین «سوندار پیچای»، مدیرعامل آلفابت، گوگل را اولین شرکت هوش مصنوعی از سال ۲۰۱۶ تا بحال لقب داده می بود و بههمین علت تلاش کرده تا تحقیقات بنیادی شرکت و نتایج آن را به چتباتها و مدلهایی قوی تبدیل کند. بااینحال انگارً کارکرد شرکت و چهارچوبهای آنها در این عرصه و دیگر قسمتها، چندان رضایت کارمندان را جلب نکرده است.
بنیانگذاران گوگل، «لری پیج» و «سرگئی برین»، در زمان تأسیس شرکت صراحتاً اظهار کردند که شرکت آنها متفاوت با بقیه عمل خواهد کرد. تیم مدیریتی شرکت، نزدیک به یکدهه را با این چنین سیاستی در ادامه گفت و با پافشاری بر خلاقیت، شیوه متغیری را بین دیگر کمپانیهای سیلیکونولی برگزید. گوگل این چنین حقوق قابلتوجهی را در کنار امتیازهای گوناگون به مهندسین خود اعطا میکرد و مدیران زمان شرکت باور داشتند که اندوختهگذاریهای طویل مدت، ارزشمندتر از سود مختصرزمان می باشند.
اما در چند سال تازه، تیم مدیریتی گوگل صبر کمتری دربرابر مشکلات داشتهاند و نوآوریهای کمتری از آنها در حوزههای گوناگون دیدهایم. در نتیجه، شرکتی که روزی بهگفتن بهترین مکان برای کار در سیلیکونولی شناخته میشد، اکنون در تعداد بسیاری از عرصهها خستهکننده و تکراری ظاهر میبشود. این چنین اتفاقی امکان پذیر پیامدهای خطرناکی همانند خروج نیروهای مستعد، اراعه محصولات کماهمیت و اتکا بیشازحد به درآمدهای تبلیغاتی را بههمراه بیاورد. اکنون این سوال پیش آمده که آیا گوگل مسیر پیروزی خود را گم کرده؟ در این نوشته به بازدید این نوشته میپردازیم.
اتکا به درآمد تبلیغات
در ابتدا همبنیانگذاران گوگل نسبت به وجود ملموس تبلیغات در موتور جستوجو شرکت تردید داشتند، اما سپس وجود تبلیغات را زمان طلایی برای درآمدزایی و تزریق جریان مالی تازه در نظر گرفتند. بااینحال، دامنه گسترده این تبلیغات علتشد تا سران گوگل ایدههای نامتعارفی را در ذهن پرورش دهند و کارمندان خود را نیز بهجستوجوکردن همین شیوه تشویق کنند.
اما با گذشت زمان، گوگل نیازمند تحول شیوه کاری و اندوختهگذاریهای گستردهتر می بود؛ بههمین علت سران شرکت در سال ۲۰۱۵، تصمیم به تأسیس آلفابت گرفتند تا با پیشبردن پروژهها و اندوختهگذاریهای مهم در این شرکت، گوگل را از پیامدهای منفی احتمالی آن مصون نگه دارند. درحالیکه اتخاذ این چنین تصمیمی، پیامدهای دلواپسکننده فرد دیگر برای گوگل بههمراه داشت.
اکنون برچسب قیمتی ۱.۷ تریلیون دلاری روی آلفابت، شرکت مادر گوگل، دیده میبشود که در قیاس با قیمت ۴۰۰ میلیارد دلاری سال ۲۰۱۵، عدد چشمگیری است. یقیناً که نمیتوان از نقش سرویسهای ابری گوگل در افزایش قیمت این شرکت عبور کرد؛ پروژهای که با رهبری پیچای و برنامهریزی استراتژیک تیم او، سوددهی مناسبی را برای گوگل و آلفابت به ارمغان آورد. بااینحال، هم چنان ۸۰ درصد درآمد آلفابت از تبلیغات فراهم میبشود. انگارً همین نوشته علتشده تا ناظر عقبنشینی گوگل در روبه رو با پروژههای جاهطلبانه و نوآورانه باشیم، چون ناکامی احتمالی در هر یک از آنها میتواند تأثیر بسزایی در درآمد تبلیغاتی این موتور جستوجو بگذارد.
فارغ از درآمد تبلیغاتی، پیروزیهای گوگل در یک دهه قبل نادر بوده و تعداد بسیاری از پروژههای آنها همانند عینکهای حقیقت افزوده با ناکامی روبه رو شدهاند. این چنین گزارش برخی کاربران از افت بازدهی و کارکرد موتور جستوجو گوگل خبر خواهند داد که همزمانی این نوشته با وجود پررنگ هوش مصنوعی، میتواند پیامدهای بدی را برای این شرکت به همراه داشته باشد.
چالش در ادامه پروژهها
بهنظر میرسد که با گذشت زمان، گوگل عمده تمرکز خود را روی تشکیل تغییرات تدریجی کوچک معطوف کرده است. بههمین علت در سالهای تازه، تیم مدیریتی و فنی شرکت تعداد بسیاری از پروژههای تحقیقاتی خود در منطقه ۱۲۰ را تعطیل کردند و برخی دیگر از پروژهها همانند آسانسورهای فضایی نیز درصورت عدم دریافت بودجه خارجی، از چرخه کار بیرون خواهند رفت. بااینوجود، گوگل هم چنان روی گسترش برخی نوآوریها در پروژههایی همانند گسترش سیستم آلفا فولد و محاسباتی کوانتومی پافشاری دارد.
از طرفی دیگر، عموم مهندسین و کارمندان، وجود در گوگل را یک شغل دائمی برای خود میدانستند و بهندرت به ترک آن فکر میکردند. اما خبر تعدیل ۱۲ هزار نفری نیروها در گوگل، تعداد بسیاری از کارمندان را در شوک فرو برد و مطمعن بیستساله بین تیم مدیریتی و نیروها را در معرض خطر قرار داد. ادامه این روال علتشد تا کارمندان و تکنسینهای خلاق گوگل به شرکتهایی با امنیت شغلی بالاتر نقل مکان کنند. علاوهبراین، ۴۵ درصد نیروهای این شرکت طی یک نظرسنجی نگرانی خود را نسبت به مغایرت سیستم بوروکراسی و نوآوریها اظهار کردهاند.
احتیاط در اراعه پروژههای بزرگ
در سال ۲۰۱۸، «اریک لمن»، یکی از مهندسین نرمافزار گوگل، از پیشبینی خود مبنی بر کارکرد بهتر یک سیستم یادگیری ماشینی در برابر موتور جستوجو گوگل او گفت. وی این چنین افزود که این چنین سیستمی امکان پذیر توسط یکی از رقبای گوگل یا حتی استارتاپها گسترش یابد و موقعیت جاری گوگل را تهدید کند.
اما از شرکتی نقش مهمی در گسترش ChatGPT داشته، انتظار میرفت که سخنهای بیشتری در این عرصه برای گفتن داشته باشد. گوگل بیشتر از یک دهه است که روی گسترش ابزارهای مبتنی بر AI کار میکند و در همین جهت شرکت دیپمایند را در سال ۲۰۱۴ خریداری کرد. این چنین آنها در سال ۲۰۱۷ مقاله تحقیقاتی مهمی حوالی راه حلهای کاربردیتر تجزیه اطلاعات توسط AI انتشار کردند که بعدها توسط OpenAI بهگفتن سنگبنای گسترش ChatGPT بهکار گرفته شد. یقیناً پیچای پافشاری دارد که گسترش هوش مصنوعی، فراتر از رقابت بین چند شرکت است و مقصد مهم را ضمانت رفاه اجتماعی گفت.
اما این که گوگل چطور از دستاوردهای خود برای ساخت ChatGPT منفعت نبرد، تا این مدت محل سوال عموم و بعضاً کارمندان شرکت است. انگارً بخشی از احتیاط گوگل در این عرصه، به هراس از ناکامی احتمالی در اراعه ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی ربط دارد. «سزار سنگوپتا»، یکی از معاونین اسبق گوگل میگوید که سران شرکت از این که اراعه نادرست محصولات AI، عکس العمل منفی عموم مردم و رسانهها را در پی داشته باشد، در هراسند. کما این که این اتفاق هفته تازه برای جمینای نیز رقم خورد و سرگی برین در پی ابراز مشکلات نژادی در تصاویر تشکیلشده جمینای او گفت که این شرکت رسماً خراب کرده است.
پیش از این گوگل نسبت به اراعه دستیار هوشمند خود با نام Google Mic بهعلت مسائل حوالی حریم خصوصی کاربران، احتیاط به خرج داد و همین علتشد تا الکسا آمازون، گوی سبقت را برباید و محصول گوگل در جایگاه دوم بازار قرار بگیرد. به این علت محتاط بودن سران آلفابت با دقت به اشتباهات اسبق این شرکت در حوزههای گوناگون، امری طبیعی است. بههمین علت آنها زیاد تر اراعه محصولات خود را به تأخیر میاندازند تا حرکت رقیب ها و عکس العمل عموم را نسبت به آن بازدید کنند. یقیناً برخی نسبت به این سیاست و عدم پیشتازی گوگل درزمینههایی همچون هوش مصنوعی یا ماشینهای خودران اعتراض دارند و آن را ناکامی قابلتوجهی برای غول موتور جستوجو قلمداد میکنند.
امیدی به تحول هست؟
حالت جاری گوگل را میتوان به شرایط مایکروسافت در دوره مدیریت «استیو بالمبر» تشبیه کرد. در آن زمان مایکروسافت ترندهای تکنولوژی زمان خود همانند تلفنها، موتورهای جستوجو و سرویسهای ابری را از دست داد و جایگاه خود را به رقبای خود، یعنی اپل، گوگل و آمازون، اهدا کرد. بااینوجود تحت رهبری «ساتیا نادلا»، مایکروسافت منقلب شد و اخیراً نیز گفتن ارزشمندترین شرکت جهان را با کنارزدن اپل بهدست آورد.
از طرفی دیگر شرکتهایی همانند IBM وجود دارند که علیرغم وجود فعال، بهعلت عدم انطباق خود با شرایط روز و کنارگذاشتن نوآوری، چندان مورد دقت عموم نیست. گوگل نیز همین شرایط را دارد و انگارً بخشی از جذابیت خود را از دست داده است. سزار سنگوپتا اذعان داشت که ابزارهای خدماتی جذابیت خود را از دست دادهاند و چالش مهم گوگل، برگشت دادن نوآوری و خلاقیت به این محصولات است.
بهنظر میرسد که تحول شیوه خلاقانه و ایدهپرداز این شرکت به سمت عملگرایی، امری بوده که درنهایت و با گذشت زمان رخ میداد. بااینحال ادامه پیروزیها الزام تغییرات قابلتوجهی است که برقراری اعتدال بین نوآوری و کارایی را میطلبد؛ درست همانند روشای که متا و مایکروسافت در پیش گرفتند و با اتخاذ تصمیمات صحیح مدیریتی و همینطور بهکارگیری خلاقیت، محصولات کاربردی را روانه بازار کردند. بههمین علت انتظار داریم که گوگل در سالهای آتی عمر خود، اصلاحات مدیریتی و کاری را اعمال کند و در مسیر احیای اعتبار خود قدم بردارد.