Gone Girl

بهترین فیلم‌ های دلنشین روان‌شناختی تا سال ۲۰۲۳


چه چیزی فیلم‌های «شوق‌انگیز روان‌شناختی» را تعریف می‌کند؟ این دست آثار از کشف رازها و زوایای تاریک ذهن انسان نمی‌ترسند و به حالت روانی شخصیت‌های مهم اجازه خواهند داد تا روایت را پیش ببرد. قاتلان روانی، وسواس انسان با ایده زیبایی، آدم ربایی، تحقیقات جنایی و جستجوی حقیقت، همه اینها را می‌توان در گوشه و کنار این ژانر یافت. اکنون ما در ویجیاتو می‌خواهیم ۱۵ مورد از بهترین فیلم‌ های شوق‌انگیز روان‌شناختی را به شما معارفه کنیم که به لطف فرم دلنشین آنها می‌توانند به خوبی برای زمان طویل در حافظه شما حک شوند.

Gone Girl

در روز سالگرد ازدواجش، نیک دان به گفتن یک صاحب‌بار فهمید می‌بشود که خانه‌اش را دست‌کاری کرده‌اند. اما چرا؟ چون در کاملا باز است، اثاثیه خانه شکسته، آثار خون همه جا دیده می‌بشود، اما مهمتر از همه، همسرش امی گم شده است. تنها چیزی که برای نیک باقی می‌ماند، شواهد عجیبی است، گویی این شواهد می‌گویند که او باید کجا به جستوجو همسرش بگردد، و این چنین دقت آزاردهنده مطبوعات نیز در بین نیک را آزار می‌دهد. به نظر می‌رسد که با جستوجو کردن ماجرای این آدم ربایی می‌توان به شدت جستجوی امی را سازماندهی کرد، اما هر مدرک تازه اسرار جدیدی را آشکار می‌کند و پرونده پیچیده و پیچیده‌تر می‌بشود.

در ابتدا، Gone Girl همانند یک داستان کارآگاهی معمولی در رابطه نیک و پلیس در تلاش برای یافتن امی به نظر می‌رسد، اما کم کم دیوید فینچر به وقایع قبل از آدم ربایی می‌پردازد. شواهد دعواهای خانوادگی، مشکلات مالی نیک، حرکت او و خاطرات امی، همه نگاهی اجمالی به زندگی زناشویی آن‌ها دارد. این فیلم روابط خانوادگی را مشخص می کند و از شما می‌خواهد پرده از راز زندگی این زوج مشکوک بردارید.

Inside

Inside

فیلم روانشانحتی Inside داستان شخصیت نمو یک دزد آثار هنری را روایت می‌کند که سپس از این که سرقتش به نادرست انجام می‌بشود، خود را در یک پنت‌هاوس در شهر نیویورک محبوس می‌کند. نمو که در بین اشیاء قیمتی به دام افتاده است، باید از همه حیله‌گری و نبوغ خود برای زنده ماندن منفعت گیری کند.

اولین چیزی که در این فیلم شما را جذب می‌کند، آثار هنری حاضر در این خانه است. دومی بازی ویلیام دافو است که به قهرمان مهم و تنها عنصر انسانی شاخص در فیلم تبدیل می‌بشود. به لطف او، این تاثییر سینمایی نه تنها فیلمی در رابطه فرار از خانه‌ای با گنج‌های هنری زیاد است، بلکه یک روایت وجودی در رابطه تنهایی و خلاقیت انسان در شرایط بحرانی است.

Iʼm Thinking of Ending Things

Iʼm Thinking of Ending Things

چارلی کافمن، فیلمنامه نویس و کارگردان درخشان برخی از آثار شاخص پست مدرن، در این فیلم خود به اقتباس از رمان پرشور «ایان رید» روی آورد که خواننده را در افکار پارانوئیدی دختری به نام لوسی غرق می‌کند. او تماس‌های تلفنی از غریبه‌ای دریافت می‌کند که تهدید به خودکشی می‌کند، نگاهی خیره‌کننده را در پنجره اتاق خوابش حس می‌کند، دچار یک رابطه عاشقانه ازردهکننده با فردی به نام جیک می‌بشود و آرزو دارد روزی از او جدا بشود. در این فیلم، کافمن بر قلب کتاب تمرکز می‌کند، مونولوگ درونی قهرمان و سفر او برای دیدار والدین جیک در امتداد جاده‌ای برفی و کولاکی. در محل ملاقات، لوسی فهمید می‌بشود که والدین دوست پسرش شگفت حرکت می‌کنند و به وضوح چیزی را نهان می‌کنند. حقیقت کم کم اغاز به از هم پاشیدگی می‌کند و فیلم همانند دانه‌های برف اغاز به فرو ریختن می‌کند.

این فیلم تماشاگر را منحرف کرده و ویژگی‌های کتاب را در مدیوم سینما بزرگ می‌کند. کارگردان ساختار روایی شبیهی با خود کتاب را نگه داری می‌کند، اما قوت بصری را در بازنمایی حالات درونی ذهن یک انسان فعال می‌کند. این یعنی فیلم تماشاگر را با بارش برف‌های زمستانی خسته می‌کند، او را با دیالوگ‌های پوچ در یک مهمانی شام می‌خنداند، و همین مخاطب را با سفر در حومه زمستانی در شب می‌ترساند. و این حقیقت را در پوسته مبهم پرده نهایی فیلم مهر می‌زند که به طور غیرقابل پیش بینی فیلم به یک تاثییر موزیکال تبدیل می‌بشود.

Reptile

Reptile

سامر الزویک یک مشاور املاک است که نزدیک به یک سال و نیم است که با ویل یک دلال زمین و املاک که خانواده‌ای شناخته شده دارد، زندگی می‌کند. سامر در خانه خود به قتل می‌رسد و کارآگاه پلیس تام نیکولز پرونده او را قبول می‌کند تا قاتل را اشکار کند. تام نیکولز زیاد از مسائل پرونده را با همسرش جودی نیکولز به پایان می‌رساند. با این وجود تام، به هر کشفی که در این پرونده دست اشکار می‌کند، انگار زیاد تر از مجرم‌های احتمالی فاصله می‌گیرد. اما دوربین نکات مبهمی را در رابطه گمان دخالت نیکولز در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.

اگرچه در ابتدا به نظر می‌رسد که فیلم از مطرح اثری چون Gone Girl پیروی می‌کند، اما شباهت‌ها به شدت از بین می‌روال. کارگردان چیزی برای شگفتی مخاطب در دستش دارد. گرانت سینگر به گفتن کارگردان انتظارات مخاطب را گیج می‌کند، تحقیقات کارآگاهی را دچار پیچش می‌کند و آرام همه اوضاع را به سمت تنش تشدید پیش می‌برد. یقیناً کاگردان فراموش نمی‌کند که در این بین شوخی‌های کنایه آمیز را همراه با شواهد در بین دقت بگذارد. به این علت در فینال، یک نتیجه کاملا غیر منتظره در انتظار تماشاگر است. اما مزیت مهم فیلم بنیسیو دل تورو است که کاملاً عکس یک کارآگاه با لیاقت را تجسم می‌بخشد.

Black Swan

Black Swan

در مرکز این داستان نینا قرار دارد، بالرینی که اشتیاق به رقص باله همه زندگی او را فرا می‌گیرد. هنگامی مدیر هنری گروه تصمیم می‌گیرد در افتتاحیه دریاچه قو فردی را جانشین بالرین مهم خود کند، نینا اولین انتخاب برای این نقش است. با این حال، یک دفعه او رقیبی به نام لیلی در شخصیت بالرین اشکار می‌کند. و اگر شخصیت مهم برای نقش قو سفید ایده آل باشد، لیلی مهار نشده قو سیاه را به عکس می‌کشد. کم کم، این رقابت، زندگی روزمره بالرین و کمال گرایی نینا اغاز به دیوانه کردن او می‌کند.

قوی سیاه فیلمی است که نه چندان در رابطه باله و دنیای در پشت صحنه آن، بلکه در رابطه دنیای درونی متناقض و گیج کننده خود بالرینی چون نینا سخن‌هایی روانشناختی می‌گوید. تمرینات موفق و نه چندان موفق، رقابت، کمال گرایی و جستجوی روح انسانی نکاتی است که در بعد پرده این تاثییر سینمایی خودنمایی می‌کند.

Knife in the Water

Knife in the Water

زوج ثروتمند آندری و کریستینا در حال رفتن به یک سفر دریایی عاشقانه در امتداد دریاچه‌هایی قشنگ می باشند. اما در راه رفتن به قایق تفریحی خود، این دو یک جوان مسافربر را سوار می‌کنند و آندری از او دعوت می‌کند تا یک روز آفتابی را با آنها روی آب بگذراند. اما وجود شخص سوم روی قایق بلافاصله اغاز به افشای ماهیت واقعی رابطه خاص این زوج می‌کند و شخصیت آندری و کریستینا را از جنبه جدیدی برای مخاطب آشکار می‌کند. در این بین شوهر تلاش می‌کند برتری خود را ثابت کند و یک بازی عاطفی پیچیده بین مردان درون قایق با منفعت گیری از تحقیر، پرخاشگری و بدرفتاری اغاز می‌بشود.

«چاقو در آب» اولین فیلم رومن پولانسکی است که توانایی نویسنده در کار با فضا، پوچی و پرخاشگری را مشخص می کند. داستان فیلم تقریباً به طور کامل روی یک قایق در وسط آب می‌گذرد، و شخصیت‌ها در مکانی قرار دارند که نمی توانند فرار کنند و مخاطب غرق در تنش و ابهام شخصیت‌های اراعه شده می‌بشود.

۱۰Cloverfield Lane

10Cloverfield Lane

بعد از زنده ماندن از یک تصادف رانندگی، میشل در یک پناهگاه زیرزمینی با دو مرد از خواب بیدار می‌بشود. یکی از آنها به او می‌گوید که یک دعوا شیمیایی گسترده هوا را غیر قابل تنفس کرده است و تنها امید آنها برای بقا ماندن در این پناهگاه زیرزمینی است. با وجود راحتی زندگی در یک فضای محدود، طبیعت تهدید آمیز مردی که او را کنترل می‌کند، میشل را می‌ترساند و او اغاز به اشکار کردن راهی برای فرار می‌بشود. میشل با در دست گرفتن امور، سرانجام حقیقت دنیای بیرون را اشکار می‌کند.

دقت به این فیلم به این علت است که تماشاگر مدام رازی را در بعد پرده شخصیت صاحب‌خانه می‌جوید. همیشه اطلاعات کافی برای فهمیدن این معمای مجهول وجود ندارد، همانطور که فضای کافی در داخل پناهگاه وجود ندارد. به این علت تماشاگر باید در کنار میشل حس سردرگمی را توانایی کند. به لطف این تکنیک، جدا کردن تماشاگر از صفحه نمایش دشوار است، چرا که شما می‌خواهید در راه رسیدن به جواب، به همه جزئیات مهم دقت کنید.

Shadow of a Doubt

Shadow of a Doubt

بهترین فیلم‌های شوق‌انگیز روان‌شناختی را می‌توان در فیلم‌شناسی آلفرد هیچکاک یافت، که یک سنت کامل از تشکیل آثار دلنشین را در این ژانر به وجود آورد. «سایه یک شک» یکی از دلنشین‌ترین مثالهای روش فیلمسازی هیچکاکی در این ژانر است. در اینجا دو مضمون مورد علاقه هیچکاک یعنی سبک نوآر و معما‌های خاص خود نویسنده ظاهر می‌بشود. منظور تار و پود شگفت انگیزی از تعلیق و احساسات پیچیده است. در سایه یک شک، هیچکاک خونسردی یک قاتل را با آسایش حومه شهر و شکنندگی یک جوان ترکیب می‌کند که اضطراب را به توانایی رویدادهایی که در حال وقوع است داخل می‌کند.

در داستان این فیلم، چارلی اوکلی داخل یک شهر آفتابی در کالیفرنیا می‌بشود تا مدتی نزد خانواده خواهرش زندگی کند. افراد خانواده از او به گرمی استقبال می‌کنند و به خصوص دختر نوجوان خانواده که نام دایی‌اش چارلی را بر او گذاشته‌اند، مسحور دایی دلنشین و دنیا دیده‌اش می‌بشود؛ ولی دایی در حال فرار است و در واقع گمان می‌رود که مسئول مرگ چندین بیوه ثروتمند در نقاط گوناگون باشد. دختر جوان که ابتدا اخطار یک کارآگاه جوان را جدی نمی‌گیرد کم کم به حالت روانی بیمارگونه دایی‌اش پی می‌برد؛ و این اغاز تنش شدید در این داستان است.

Secret Window

Secret Window

مورت رینی، به گفتن یک نویسنده در خانه‌ای ساحلی در انزوا کامل است و تلاش می‌کند اغاز به نوشتن یک رمان تازه کند. اما یک دفعه فاجعه‌ای در زندگی خانوادگی او رخ می‌دهد، با شکل‌گیری این فاجعه کار او نیز در حال توقف است و حتی اکنون با وجود این‌که می‌نویسد، اما به علت ساختار روانی نامناسب بلافاصله هر چه نوشته است پاک می‌کند. مورت روزهای خود را با سستی یا تلاش ناموفق می‌گذراند تا از بلاک نویسنده خارج بشود، تا این که یک دفعه یک فرد مرموز ظاهر می‌بشود و مورت را به سرقت ادبی متهم می‌کند.

این فیلم شوق‌انگیز و روان‌شناختی، نگاهی اجمالی به ذهن نویسنده‌ای می‌دهد که کار او در حال توقف است. جست‌وجوی الهام، تکذیب طلاق و تنهایی مورت را دیوانه می‌کند و همراه با تماشاگر باید با مشکلات و توهمات خود و این چنین با یک انسان مقلد که یک دفعه ظاهر می‌بشود و او را به دزدی ادبی محکوم‌ می‌کند، دست و پنجه نرم کند.

Room

Room

فیلمی که برای بری لارسون اسکار بهترین بازیگر زن را به ارمغان آورد. این اقتباسی پرتنش از رمانی به همین نام تاثییر اما دونوگو است. این کتاب و فیلم از داستان واقعی یک پسر پنج ساله و محاکمه جوزف فریتزل ظالم و سادیست الهام گرفته شده است که به دختر خود تجاوز کرده است. جوی و پسر پنج ساله‌اش جک در اتاقی معین با پنجره‌ای در پشت بام زندگی می‌کنند و در اسارت «نیک پیر» – پدر جک، که سال‌ها پیش جوی را ربوده می باشند.

مرد قهرمان داستان را در معرض خشونت جنسی قرار می‌دهد و او را ناچار می‌کند هر روز هراس وجودی از این حادثه مخوف را توانایی کند. با وجود حالت نومید کننده، قهرمان فیلم در ربط با پسرش خوشبختی می‌یابد و تلاش می‌کند به کودک عشق و مراقبت مادری بدهد و هر آنچه را که می‌داند به کودک آموزش دهد و از او در برابر همه ناملایمات محافظت کند. در این موقعیت سیاه چال نیز تبدیل به پناهگاهی ذهنی برای قهرمانان می‌بشود؛ در مکانی پر از درد و وحشت، فضایی برای گرما و عشق وجود دارد. قهرمان امیدوار است که از جهنم خارج بشود و هر کاری که امکان پذیر برای اجرای نقشه خود انجام می‌دهد. با این حال، فاصله هفت ساله با دنیای بیرون بر رابطه او با حقیقت تأثیر می‌گذارد.

The Silence of the Lambs

The Silence of the Lambs

ایالات متحده به علت یک روانپریش گریزان که در حال کشتن زنان جوان است، با روزهای سختی روبرو است. اف‌بی‌آی که از سختی افکار عمومی به گوشه‌ای رانده شده، در ناامیدی تصمیم می‌گیرد از هانیبال لکتر روان‌شناس مجرب و دیوانه زندانی پشتیبانی بگیرد. یک مامور جوان و آینده دار به نام کلاریس استارلینگ برای سخن بگویید با او می‌رود. این زندانی خاص موافقت می‌کند که به جمع آوری مشخصات روانشناختی قاتل پشتیبانی کند، اما تنها در ازای دریافت جزئیات از زندگی شخصی کلاریس.

علیرغم این که آنتونی هاپکینز کاریزماتیک در نقش هانیبال لکتر در اینجا از شخصیت مهم فاصله بسیاری دارد، اما او همان فردی است که از همان فریم اول جلب دقت می‌کند. حالات چهره، حرکات، صدا و همه حرکت این شخصیت دیدنی است. او می‌داند که چرا زندانی شده است و با توانایی افراد را طوری دستکاری می‌کند که این حس را تشکیل کند که او زندانی نیست، بلکه همه اطرافیان او می باشند که در قفس می باشند. برای تشکیل این چنین فضایی، هاپکینز برای مدتی در میانه فیلمبرداری یکی از صحنه‌های سلول فردی، عمداً به دوربین نگاه می‌کرد. به نظر او این تکنیک به تماشاگر پشتیبانی کرد تا این حس را تشکیل کند که او یک انسان آزاد است.

Shutter Island

Shutter Island

در سال ۱۹۵۴، مارشال آمریکایی تدی دانیلز و شریکش مأمور شدند تا درمورد ناپدید شدن یک بیمار از بیمارستان روانی اشکلیف در جزیره دورافتاده شاتر تحقیق کنند. یک دفعه طوفانی ربط با سرزمین مهم را قطع می‌کند و تدی خود را دچار کشف حقیقت در داخل دیوارهای یک بیمارستان روانی قلعه‌ همانند می‌بیند. با پیشرفت تحقیقات، او فهمید می‌بشود که اگر امیدوار باشد بتواند راز جزیره را زنده کند، باید با تاریک‌ترین هراس‌هایش نیز مقابله کند.

جزیره شاتر را می‌توان نه یک تریلر روانشناختی، بلکه حتی یک شوق روانی نامید. تحقیقات تدی به شدت او را به راز انجام آزمایش‌های غیرانسانی روی بیماران در دیوارهای بیمارستان می‌کشاند و تلاش او برای فهمیدن این نوشته به مقاومت کارکنان منجر می‌بشود. در همان زمان، تدی کابوس‌های خود را بر پایه خاطرات قبل‌اش توانایی می‌کند. آخر فیلم که در اولین تماشای فیلم غیرمنتظره به نظر می‌رسد، شما را ناچار می‌کند فیلم را مجدد تماشا کنید تا از همان ابتدا پژواک آن مطلب پایانی را ببینید.

No Country for Old Men

No Country for Old Men

لولین ماس در میانه شکار در روستایی در تگزاس با عواقب وخیم خرید وفروش بین چندین فروشنده مواد مخدر روبرو می‌بشود. او ناچار می‌بشود این نوشته را به پلیس گزارش کند، اما نمی‌تواند در برابر پول باقی مانده از قتل عام بین این گروه‌های خلافکار مقاومت کند. اکنون خود شکارچی یا لولین قربانی می‌بشود و یک قاتل روانی بی رحم به نام آنتون چیگور در ردیابی اوست. در همان زمان، یک کلانتر خسته نیز به جستوجو اوست و تلاش می‌کند ماس را اشکار کند و از او محافظت کند.

این تاثییر سینمایی مملو از خشونت، تنش و کمدی سیاهی است که برادران کوئن را به شهرت رساند، جایی برای پیرمردها نیست تمثیلی فلسفی درمورد گذر زمان، تحول نسل و انتخاب است که در یک فیلم شوق انگیز وحشیانه پیچیده شده است.

Primal Fear

Primal Fear

یک وکیل دفاع کننده، به نام مارتین ویل، فقط برای پول و اعتبار کار می‌کند، یقیناً نه از روی حس منفعت زیاد تر. اما آخرین پرونده او مربوط به یک پسر متهم به قتل وحشیانه اسقف اعظم شیکاگو است. خود متهم مدعی است که از اختلال روانی رنج می‌برد. اما ویل به شدت فهمید می‌بشود که یک مورد به ظاهر ساده با گسترش آن تاریک‌تر و خطرناک‌تر می‌بشود و حقیقت در رابطه این قتل، زیر چندین لایه دفن شده‌است.

اگرچه فیلم بر پایه داستان‌های آشنا ساخته می‌بشود، اما شخصیت‌های گسترش‌یافته و روایتی را به نمایش می‌گذارد که به شدت بر درام روان‌شناختی یک انیان تمرکز دارد، همان گونه که روی جنبه‌های منفی محاکمه و فساد آن نیز متمرکز است. گرگوری هابلیت این فیلمنامه را به یک تریلر روانشناختی پر تنش تبدیل کرده، به این علت مخاطب با فضایی پر از تنش و تعلیق در انتظار نتیجه این معمای دیدنی است.

The Devilʼs Advocate

The Devilʼs Advocate

کوین لومکس، وکیل جوانی در فلوریدا است که تا بحال در همه پرونده‌ها پیروز شده است. در جریان یکی از محاکمات کوین درمی‌یابد که موکلش گناهکار است، اما از او دفاع کرده و بار دیگر در دادگاه پبروز می‌بشود. بعد از این پیروزی فردی از نیویورک، به نام جان میلتون، به کوین نظر وکالت شرکتی در نیویورک را می‌دهد. کوین و همسرش، مری‌آن، به منتهن نقل مکان می‌کنند به این امید که زندگی بهتری در انتظار آنان است. اما شرایط اصلا به طوری که انتظار می‌رفت پیش نمی‌رود و شخصیت واقعی جان میلتون نیز هویدا می‌بشود.

این فیلم در ابتدا قرار می بود یک فیلم پرفروش با نمود‌های اختصاصی زیاد باشد، به همین علت آل‌پاچینو می‌توانست از شرکت در آن امتناع کند، به این علت تیلور هاکفورد ناچار شد فیلمنامه را بازنویسی کند. در نتیجه، وکیل دفاع کننده شیطان تبدیل به یک تریلر روانشناختی عرفانی شد که یادآور بچه رزماری تاثییر رومن پولانسکی است، که در آن داستان دلواپس‌کننده دیوانه شدن زنی با او گفت و گو‌هایی درمورد مذهب، آزمایش‌ها و روابط انسانی در ربط است.



منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *