نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی اسکوار
کارگری احساسی یا کار عاطفی همان نیرو و انرژی ملزوم برای مدیریت و یقیناً تظاهر احساسات در زندگی حرفهای و شخصی ماست. لبخند گرم نماینده خدمات مشتری یا همدردی پزشک معالج امکان پذیر شکلی از کارگری احساسی باشد. در زندگی امروزی، کارگری احساسی جزئی جداناپذیر از زندگی همه ما شده است و روی موقعیتهای گوناگون اجتماعی، کاری و روابط ما تاثییر میگذارد. در این مقاله قرار است به فهمیدن بهتری از کارگری احساسی برسیم و ضمن آشنایی با انواع آن، درمورد تأثیرات مثبت و منفی کارگری احساسی سخن بگویید کنیم.
کارگری احساسی چیست؟
آرلی هوچیلد، جامعهشناس مشهور، اولین کسی می بود که عبارت کارگری احساسی یا کارگری عاطفی را در سال ۱۹۸۳ به کار برد. این عبارت در آن زمان فقط محدود به محیط کار میشد، اما امروزه معنی گستردهتری به خود گرفته است. کارگری احساسی به کارهایی حرف های میبشود که بدون هیچ چشمداشت و پاداشی برای از بین بردن نیاز یا راضی کردن دیگران در محیط کاری، اجتماعی و حتی شخصی انجام میگیرند. این تعریف زیاد تر بیانگر مدیریت احساسات در روبه رو دیگران است. فردی که دچار کارگری احساسی است، طبق معمول احساسات واقعی خود را سرکوب و بهطوری حرکت میکند تا دیگران حس بهتری داشته باشند.
مثالهای کار عاطفی
افراد امکان پذیر در موقعیتهای گوناگون کارگری احساسی کنند. رایجترین مثالهای کارگری احساسی عبارتاند از:
- صنعت خدماتی و رفاهی: کارگری احساسی در صنایع خدماتی جزئی از نیازمندیهای کار است و کارمندان موظفاند رفتاری دوستانه و مثبت با مشتری و ارباب رجوع داشته باشند. حتی اگر محیط کاری خوشایند نباشد یا مشتریان حرکت درستی نداشته باشند، کارمندان باید از کارگری احساسی برای جلب رضایت مشتریان منفعت گیری کنند.
- خدمات درمانی: از کارمندان حوزه خدمات درمانی انتظار میرود با بیماران همدردی و نیازهایشان را رفع کنند. دانشجویان پزشکی طبق معمول در طول تحصیل خود یاد میگیرند عکس العملهای احساسی خود در روبه رو بیماران را مهار کنند و رفتاری حرفهای از خود نشان دهند.
- مدیریت: افرادی که نقش رهبر یا مدیر را بر مسئولیت دارند، امکان پذیر برای اثرگذاری روی احساسات، انگیزه و کارکرد کارمندان یا جستوجوکنندگانشان از کارگری احساسی منفعت گیری کنند. برای مثال رهبران امکان پذیر ناچار شوند حتی در روبه رو با موقعیت بحرانی، خود را خوشبین نشان دهند تا کارمندان وحشت نکنند.
- زندگی شخصی: افراد برای خوشحالی و رضایت فرزندان یا شریک زندگیشان طبق معمول از کارگری احساسی منفعت گیری میکنند. برای مثال امکان پذیر در خانوادهای از مادر انتظار برود که پرورش فرزند را تنهایی به مسئولیت بگیرد، همه نیازهای فرزندان را برآورده کند و همیشه مسئول او گفت و گوهای احساسی مهم باشد.
- شبکه اجتماعی: امکان پذیر در گروهها، نظرات یا حتی مکالمات شخصی از کارگری احساسی منفعت گیری بشود. برای مثال هنگامی فردی در فضای مجازی نژادپرست خطاب بشود، امکان پذیر به فرد روبه رو اصرار کند تا بفهمد علت این سخن چیست. این شخص بعد از شنیدن توضیحات فرد روبه رو، هم چنان تلاش میکند به او اثبات کند نیت درستی داشته است.
انواع کارگری احساسی
مطابق حرف های هوچیلد، کارمندان از دو روش برای ابراز احساسات خود منفعت گیری میکنند: تظاهر سطحی و عمیق. کارمند این دو روش را برای مدیریت احساساتش به کار میبرد تا نیاز شغلش را برآورده کند.
- تظاهر سطحی: کارمند احساساتی را ابراز میدهد که با حس درونیاش متفاوت است. برای مثال امکان پذیر حال خوشی نداشته باشد، اما برای رضایت مشتری ناچار بشود لبخند به لب به او جواب دهد.
- تظاهر عمیق: کارمندان تلاش میکنند حس واقعی خود را تحول دهند و چیزی را که انتظار میرود به ارباب رجوع ابراز دهند، جانشین حس واقعی خود کنند.
کارگری احساسی در زنان
بانوان، بهخصوص در خانواده، زیاد تر از هر فردی در معرض کار عاطفی قرار میگیرند. در واقع زیاد تر از زن یا مادر خانواده انتظار میرود که بار احساسی مسائل گوناگون را به دوش بکشد و احساسات دیگر اعضای خانواده را نیز مدیریت کند. با این که جامعه روزبهروز در حال تحول است، باز هم زیادها ماموریت خانم خانه میدانند که حواسش به مناسبتها باشد، کارهای خانه را انجام دهد، از طرف همسر کادوی مناسب برای دیگران تهیه کند، کودک را زمان شلوغکاریاش آرام کند یا به پدرشوهر مریضاحوالش سر بزند. همه این کارها مثالهایی از کارگری احساسی می باشند، چراکه هم از نظر عاطفی و هم از نظر جسمانی باید از دیگران حمایتکنند. حتی با این که امروزه تعداد بسیاری از خانمها شاغل می باشند، باز هم از بار کارگری احساسی آنها چیزی کم نشده و هم چنان حمایتکننده احساسی خانواده به شمار میآیند.
از طرفی زیاد تر مشاغلی که نیازمند کارگری احساسی می باشند، به خانمها سپرده خواهد شد. درصد بیشتری از کارکنان حوزه خدمات درمانی، فراهم اجتماعی، مراقبت از کودکان و خدمتکاران را خانمها راه اندازی خواهند داد. ملزوم به ذکر است که کارگری احساسی بهخودیخود چیز بدی نیست و ملزوم است همه آن را انجام بدهند. با وجود این، زیادها با این که بار کارگری احساسی زیاد تر بر دوش خانمها باشد موافق نیستند و در تلاش برای تحول این حالتاند.
تأثیرات کارگری احساسی
سادهترین و رایجترین تأثیر کارگری عاطفی روی افراد کلافگی و فرسودگی است. این که دائم طوری حرکت کنید که به مذاق دیگران خوش بیاید، برای هر فردی امکان پذیر خستهکننده باشد. این چنین کارگری احساسی در کارمندانی که با چشمپوشی از حس واقعی خود باید احساسات مثبت ابراز دهند، امکان پذیر در طویلزمان جهت مشکلات هویتی بشود. مشکل فرد دیگر که در این نوع مشاغل وجود دارد این است که نیاز کارمند نادیده گرفته میبشود و دقت صرف به نیاز ارباب رجوع اعتدال را بر هم میزند.
یقیناً کارگری احساسی امکان پذیر خوبیهایی نیز داشته باشد. برای مثال زیادها با خدماترسانی به دیگران حس رضایت میکنند. نکات منفیای که گفتن شدند، زیاد تر درمورد تظاهر سطحی صدق میکنند که فرسودگی احساسی را به جستوجو دارد، اما با تظاهر عمیق امکان پذیر به رضایت شغلی، رضایت مشتری و کارکرد کاری بهتر برسید. به زبان ساده، اگر شما احساساتی را توانایی کنید که نیاز است در محیط کاری از خود ابراز دهید، دیگر نیازی به تظاهرکردن جلوی ارباب رجوع نخواهد می بود.
شما بگویید
درست است که کارگری احساسی در طویلزمان جهت فرسودگی احساسی میبشود، اما راهی برای جلوگیری از این قضیه نیز وجود دارد. برای مثال اگر در محیط کاری خود سختی بسیاری ناشی از کارگری احساسی تحمل میکنید، بهتر است با تمرین کافی سراغ تظاهر عمیق بروید. اگر در محیط خانه حس میکنید بار احساسی همه اعضای خانواده روی دوش شما است، میتوانید به مشاور مراجعه کنید تا راهکار درستی پیش رویتان قرار دهد.
شما تا چه اندازه دچار کارگری احساسی هستید؟ آیا این قضیه به سود شما بوده یا جهت خستگی شما شده است؟
دسته بندی مطالب