برابری اجتماعی با هوش مصنوعی

نابرابری های اجتماعی با هوش مصنوعی ریشه کن خواهد شد؟_اسکوار

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی اسکوار

ما در اغاز انقلاب فناورانه جدیدی هستیم. هوش مصنوعی به‌طور فزاینده‌ای در همه جنبه‌های زندگی ما نفوذ می‌کند و ماشین‌های هوشمند نحوه زندگی و کارمان را تحول خواهند داد.

اکنون پیامدهای بالقوه ورود AI به جامعه بشریت کاملاً اشکار می باشند و آیا گسترش منفعت گیری از این فناوری بیکاری گسترده و آینده‌ای تلخ برای بشریت را رقم می‌زند که در آن هوش مصنوعی و ربات‌ها مسبب بیکاری انسان‌ها خواهد شد یا برای تشکیل راه‌حل‌های نوآورانه‌ برای مشکلات سریع جهان کمکمان خواهد کرد؟ می‌دانیم هرچه در سراسر جهان فاصله ثروتمندان و فقرا زیاد تر بشود، نابرابری اقتصادی نیز افزایش می‌یابد.

برخی کارشناسان اعتقاد دارند هوش مصنوعی می‌تواند با افزایش کارایی و افت هزینه‌ها، راه‌حل‌هایی برای از بین بردن نابرابری اقتصادی اراعه دهد و درنهایت جهت بهبود دسترسی به خدمات اساسی و تشکیل زمان‌های مؤثر برای بهبود سطح زندگی مردم بشود. در روبه رو، برخی دیگر اعتقاد دارند این فناوری قسمت عمده‌ای از مشکلات فقیرترین و کم‌برخوردارترین افراد جهان را تشدید و دسترسی به ثروت و منبع های را فقط برای جمعیت اندکی ممکن خواهد کرد. در این بین، چه فردی درست می‌گوید؟ این سوال واقعاً پیچیده است و برای رسیدن به جواب درست باید جنبه‌های بسیاری را در نظر بگیریم. در ادامه نظر موافقان و مخالفان منفعت گیری از AI برای مقابله با نابرابری اقتصادی را گفتن می کنیم.

چرا هوش مصنوعی می‌تواند نابرابری اقتصادی را افزایش دهد؟

افرادی که دلواپس می باشند هوش مصنوعی درنهایت فاصله دارا و ندار را زیاد تر کند، چندین علت گفتن کرده‌اند؛ این چنین افرادی اعتقاد دارند اکنون فقط ثروتمندان به فناوری دسترسی دارند. نتایج مطالعات منظم نشان داده‌اند افراد کم‌برخوردار زیاد تر به ابزارهای دیجیتال و فناوری‌های ملزوم برای منفعت‌مندی از مزایای بالقوه AI همانند کامپیوتر و دسترسی به اینترنت دسترسی ندارند.

در ضمن، تعداد بسیاری از سیستم‌های AI را شرکت‌های چندملیتی ثروتمند ساخته‌اند و تحت مالکیت آن‌ها می باشند؛ به همین علت کنترل مقدار دسترسی به آن‌ها را نیز در دست دارند. داده‌هایی که برای تحلیل و تصمیم‌گیری با هوش مصنوعی منفعت گیری خواهد شد، نیز زیاد تر در دسترس افرادی می باشند که منبع های ملزوم برای جمع‌آوری، ذخیره و پردازش آن‌ها را در اختیار دارند.

نوشته بعدی امنیت شغلی و بیکاری است. غالباً به این نوشته اشاره می‌بشود که مشاغلی که زیاد تر در معرض خطر اتوماسیون می باشند،غالباً در دسته مشاغل کم‌درآمد قرار دارند؛ مشاغلی همانند اپراتورهای مرکز تماس، پیک‌های غذا و کارمندان ورود داده. 

اگرچه مجمع جهانی اقتصاد پیش‌بینی کرده برای افرادی که به‌علت اتوماسیون‌سازی بیکار شده‌اند، مشاغل جدیدی تشکیل خواهد شد، امکان پذیر فعالیت در این مشاغل تازه الزام کسب توانایی و نیازمند آموزش و تحصیلات باشد و احتمالا افرادی که به منبع های کمتری دسترسی دارند، توانایی دستیابی به این چنین مشاغلی را نداشته باشند.

این چنین اتفاقی می‌تواند تبدیل تجدید تأثیرات منفی هوش مصنوعی و اتوماسیون در کشورهای کمتر گسترش‌یافته یا مناطق اقتصادی کمتر برخوردار بشود؛ در این چنین مناطقی طبق معمولً نیروی کار فقط توانایی انجام مشاغل سطح پایین را دارند!

درنهایت، نمی‌توانیم خطر بالقوه هوش مصنوعی برای تشکیل نابرابری به‌علت تعصب الگوریتمی را نادیده بگیریم. چندین دفعه و چندین دفعه دیده‌ایم که تعصب در داده‌ها می‌تواند تبدیل تبعیض علیه گروه‌های محروم بشود.

برای مثال، آمازون الگوریتم هوش مصنوعی برای برسی متقاضیان شغل طراحی کرده اما فهمید شد منفعت گیری از این الگوریتم می‌تواند تبدیل تشکیل تبعیض علیه متقاضیان زن برای مشاغل فنی بشود. به همین علت آن را کنار گذاشت؛ چون تعداد کمتری از زنان برای این نوع مشاغل خواست خواهند داد؛ گمان مطابقت رزومه زنان متقاضی با رزومه متقاضیان موفق قبلی کم می بود و به گمان زیادً رد می‌شدند. درمجموع، دلایل بسیاری وجود دارد که مشخص می کند حق با افراد ناموافق منفعت گیری از هوش مصنوعی برای از بین بردن نابرابری است و باید پذیرفت که امکان پذیر َAI بهترین ابزار برای از بین بردن نابرابری نباشد.

هوش مصنوعی چطور می‌تواند ما را برابرتر کند؟

باید بدانیم که وعده بزرگ منفعت گیری از هوش مصنوعی برای افزایش کارایی درنهایت می‌تواند تبدیل افت هزینه تعداد بسیاری از کالاها و خدمات اساسی موردنیاز ما بشود.

دسترسی به غذای ارزان‌تر و مغذی‌تر، اقامتگاه باکیفیت‌تر و خدمات آموزشی بهبودیافته به‌طور بالقوه می‌تواند به مردم پشتیبانی کند سالم‌تر زندگی کنند و خود را از فقر و محرومیت گسترده نجات دهند. در ضمن، بهبود کارایی و دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی با پشتیبانی AI نیز وعده داده شده است. به لطف الگوریتم‌های پیش‌بینی با AI حرکت به‌سمت عمل های پیشگیری‌کننده به‌جای مقابله مقدور خواهد شد؛ برای مثالً به لطف این فناوری می‌توان شناسایی بیماری در مرحله های اولیه را ممکن کرد که افت قابل‌دقت هزینه درمان را به‌جستوجو خواهد داشت. از لحاظ تئوری این صرفه‌جویی در هزینه‌ها، هزینه‌های کلی مراقبت‌های بهداشتی و دستیابی به نتایج بهتر برای بیماران را افت می‌دهد.

یقیناً هنگامی دقت ملزوم برای مطمعن از پاک بودن داده‌ها و عادلانه بودن الگوریتم‌ها اعمال می‌بشود، هوش مصنوعی باید راه‌حل‌هایی برای تشکیل نتایج عادلانه‌تر اراعه کند. درمورد این نوشته می‌توانیم بیمه را مثال بزنیم. فلسفه اراعه خدمات بیمه، دریافت مبلغ اندکی از مردم در روبه رو محافظت از آن‌ها در برابر دردسرهای بزرگ است.

به لطف تحلیل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، ریسک‌ها می‌توانند با دقت بیشتری برسی شوند که تشکیل بیمه‌ای کارآمدتر را به‌جستوجو دارد؛ بیمه‌ای که هرکس مبلغ منصفانه‌ای بر پایه سابقه ریسک‌های فردی خود پرداخت می‌کند.

یقیناً باید تفاوت ریسک پذیرفته‌شده و اجتناب‌ناپذیر را نیز در نظر بگیریم؛ برای مثال، سیگاری‌ها و افرادی که دوست دارند سریع رانندگی کنند، این خطر را به جان خریده‌اند اما در روبه رو افرادی که به‌علت ژنتیکی به سرطان متولد شده‌اند و ناخواسته دچار خطر و بیماری شده‌اند؛ هوش مصنوعی این امکان را فراهم می‌کند که در تئوری، این موارد در نظر گرفته شوند؛ به این علت عدل و برابری بر پایه انتخاب‌ها پیش‌بینی می‌بشود؛ نه شانس.

همان گونه که می‌بینیم منفعت گیری از AI خطری بالقوه برای تشدید نابرابری دارد اما در روبه رو می‌تواند عرصه تشکیل جامعه‌ای عادلانه‌تر را نیز فراهم کند. باتوجه‌به این چنین نظری این سوال نقل می‌بشود که چطور می‌توانیم از هوش مصنوعی در مسیر درست جهت از بین بردن نابرابری اقتصادی منفعت گیری کنیم.

 در دنیای مبتنی بر AI چطور قضیه نابرابری‌ های اجتماعی را حل کنیم؟

نابرابری های اجتماعی

هیچ‌کدام از فناوری‌ها ذاتاً خوب یا بد نیست و توانایی بالقوه هر فناوری برای سودمند یا زیان اور بودن کاملاً به منفعت گیری ما از آن بستگی دارد؛ بر پایه این چنین دیدگاهی می‌توان او گفت چندین عامل اثرگذار می باشند که بر پایه آن‌ها منفعت گیری از AI می‌تواند تبدیل افت یا افزایش برابری اجتماعی بشود. در ادامه این عوامل را بازدید می‌کنیم.

نخستین عامل منفعت گیری مسئولانه از هوش مصنوعی است؛ یعنی AI باید به‌طوری گسترش یابد که اخلاقی، امن، بی‌طرف، شفاف و پاسخگو باشد.

هنگامی درمورد برابری سخن بگویید می‌کنیم، باید به تأثیر برابری اجتماعی بر زندگی افراد محروم و رانده‌شده دقت اختصاصی‌ای بکنیم؛ برای مثالً برخی از دوستان علاقه‌ دارند شرکت‌ها بخشی از صرفه‌جویی‌ها در منبع های را که از طریق کارایی‌های هوش مصنوعی به دست می‌آورند، به آموزش و ترقی توانایی افرادی تعلق بدهند که مشاغلشان در معرض خطر نابودی قرار دارد. به نظر می‌رسد این چنین افرادی نیز باید برای منفعت‌برداری از این زمان‌ها سهم داشته باشند.

دولت‌ها نیز باید بخشی از این بار را به دوش بکشند. آن‌ها موظف‌اند یقین شوند برای گسترش سیستم‌های هوش مصنوعی اخلاق‌مدار و مسئولیت‌پذیر، تشویق و پاداش داده می‌بشود. در ضمن، باید یقین شوند محدودیت‌هایی برای افت تأثیرات زیان اور AI تشکیل شده است. دولت‌ها باید در آینده افراد را به اندوخته‌گذاری در زیرساخت‌های مناطق محروم تشویق و ترغیب کنند و مقدار سواد مرتبط با هوش مصنوعی را بین جمعیت مناطق محروم بهبود بخشند.

درنهایت، مطمعن از این نوشته که هوش مصنوعی به بهبود برابری پشتیبانی می‌کند و علتافزایش فاصله‌ها نمی‌بشود، الزام کوششهای مشترک دولت‌ها و کسب‌وکارهاست. همکاری جهانی برای مطمعن از این که به منفعت رسیدن کشورهای ثروتمند به قیمت فقیرتر شدن کشورهای کمتر گسترش‌یافته همه نخواهد شد، نیز الزام دارد.

چه چیزی امکان پذیر در این بین نادرست باشد؟ زیاد چیزها! یقیناً برخی وقتی که پای پول در بین باشد، تشکیل سیستم‌های هوش مصنوعی اخلاق‌مدار و مسئولانه را فقط به‌ظاهر عمل خوبی می‌بینند و خودشان را ملزم به طراحی این چنین سیستم‌هایی نمی‌دانند. اگر AI به‌شکل صحیحی برای از بین بردن نابرابری منفعت گیری بشود، به بهبود زندگی همه پشتیبانی می‌کند، نه فقط افرادی که ثروت و قوت دارند.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت

[ad_2]